Apocalypto 8.0

آپوکالیپتو

هیچ تمدن بزرگی بدست دیگری نابود نخواهد شد! مگر زمانی که از درون نابود شده باشد. "ویل دورانت"

الف. زمانی که تمدن مایا ها دوران طلائی خود را پشت سر میگذاشت، دهکده "چنگال یوزپلنگ" -فرزند رئیس قبیله- مورد هجوم وحشیانه سردار مایا ها قرار میگیرد. مردان قبیله برای قربانی -حدس بزنید برای کی: خدا- به اسیری گرفته شده، به زنان تجاوز میکنند و آنان را به کنیزی میگیرند. این در حالیست که "چنگال یوزپلنگ" موفق میشود، قبل از اسارت، همسر حامله -در حقیقت پا به ماه- و فرزند کوچکش را در چاهی خشکیده مخفی کند. داستان فیلم وقایع "چنگال ی..." و همسرش را بطور موازی دنبال می کند.
ب. وقتی مل گیبسون بعد از "مصائب مسیح" دوباره سراغ داستانی غیر متعارف رفت، بسیاری شکست وی را محتوم میدانستند، سایرین نیز -مثل خود بنده- تصور نمیکردند کار دندان گیری از این یکی عاید شود. دلیل روشن آن هم این بود که موضوع مصائب مسیح -از حیث روایت گستاخانه و عدم رعایت بسیاری پیش شرط ها- به ذات جذابیت انکار ناپذیری داشت. لیکن داستانی راجع به قوم منسوخ مایا، آنهم به زبانی مرده، هیچ کدام از این مزایای رقابتی را بالقوه در خود ندارد. با این وجود مل گیبسون با اراده ای محکم همه این طعنه ها را نادیده گرفت و طبل خود را هرچه بلندتر کوفت! نکته جالب برای ما ایرانی ها اینکه داستان فیلم توسط البته خود مل گیبسون و جناب آقای "فرهاد صفی نیا" نوشته شده، و جناب صفی نیا-که براش آرزوی موفقیت میکنم- در تهیه فیلم هم همکاری داشتند. -گرچه من بوئی از وطن پرستی نبردم، ولی نمیتونم انکار کنم که یه جورائی خوشحال شدم-
ج. فیلم ضرباهنگ مرگباری داره و انصافا تا آخرین لحظه از نفس نمیفته، پایان بندی فیلم هم با شکوه و بیادماندنیست-هم به لحاظ روایی و هم از نظر مفهومی-، فیلم همینطور، به شدت غیر قابل پیش بینیه، گرچه گاهی اوقات میشه احساس کرد، کارگردان پشت دوربین-هرکی هست- آدم کهنه کاری نیست! اما کارگردانی، و البته صحنه آرائی -که در همچین فیلمی خیلی اهمیت پیدا میکنه- حرف نداره. بازی ها همه خوبند -قطعا خیلی خوبتر از عزیزانی که امسال نامزد اسکار شدند!!!!- و فیلم از هر جهت نمره قبولی میگیره. اگرچه خشونت یکی از عوامل قالب فیلمه، اما به زعم من، از اون یک اکشن نمیسازه، چه بسا اقتضای فضا، مکان و داستان چنین خشونت عنان گسیخته ای رو ایجاب میکنه.
د. گرچه فیلم در سه رشته نامزد اسکار شده، اما به زعم حقیر، حقش بیش از این ها بود. گرچه خود فیلم ادعایی نداره و داستان هم هرگز سعی نمیکنه از اونچه باید، عمیق تر باشه، اما به خاطر داشته باشیم، مل گیبسون مثل بقیه هم ردیف هاش میتونست در بازسازی یک فیلم مزخرف دهه شصت یا تبدیل به فیلم کردن یه سریال عوضی دهه هشتاد بازی کنه!! یا مثلا اسلحه مرگ بار پنج و شش و هفت!!! رو همزمان -اونجوری که این روزها مدشده- بسازه-و پول هم در بیاره- اما در مقابل تمام شهرت و محبوبیتش رو -و البته پولش رو- به چالش میکشه و کاری رو انجام میده که هیچ کس دیگری در تمام سرزمین مقدس-هالی وود- نمیتونه حتی خوابش رو ببینه و سر بلند هم بیرون میاد. به نظر من آپوکالیپتو یکی از بهترین های 2006 بود و سایر دست اندرکاران محترم باید چشم هاشون رو بشورن و جور دیگری ببینن، شاید این همه شاهد تقلید و تکرار و دوباره سازی نباشیم... دیدن این فیلم رو به هر کسی که طاقت دیدن خون و مقدار متنابهی موضوعات چندش آور -که ترجیحا اینجا عنوان نمیکنم!!- داره، پیشنهاد میکنم
من به این فیلم 8.0 از 10 میدم