You Me and Dupree 0.0
الف. اگر اسکاری برای نگارش احمقانه ترین فیلمنامه غیر اقتباسی، بی معناترین دیالوگ های ممکن، و خلق اعصاب خردکن ترین و خنگ ترین شخصیت های قابل طراحی در دنیا وجود داشت، مطمئنا این فیلم هرسه را دریافت میکرد. ایکاش جوایز به همین جا ختم میشد! برای تکمیل شدن دستاوردهای این فیلم، باید اسکار عوضی ترین پایان بندی و بی خاصیت ترین موعضه اخلاقی سال در باب زیبائی زندگی را هم اضافه کنید.ا
ب. کارل و مالی تازه از ماه عسل برگشتند که قدیمی ترین دوست کارل، دوپری، که تازه بیکار شده و هست و نیستش را از دست داده، سرشان خراب میشود. دوپری که کمی بیش از اندازه احساس راحتی میکند، دائم دسته گل به آب داده و باعث میشود زندگی آنها سیر افولی پیدا کند. موضوع وقتی جدی میشود که مالی به دوپری علاقمند شده و... همه اینها به کنار، کارل در کمپانی پدرخانمش -داگلاس- کار میکند که اصلا علاقه ای به داماد جدیدش ندارد و دائم چوب لای چرخش گذاشته، تقاضاهای عجیب و قریب میکند، برای مثال از وی میخواهد وازکتومی انجام دهد!! و...ا
ج. یکی از ایرادات اساسی فیلم -تاکید میکنم: تنها یکی از-، انتخاب وارونه هنرپیشه های آن است، اوون ویلسون گاها توانسته بخوبی از عهده نقش های مکمل برآید، به عبارت دیگر استفاده از وی بعنوان نمک ماجرا معمولا جواب داده، ولی بعنوان نقش اول بشدت لوس و بی مزه است، از آن سو، مایکل داگلاس، حضور خیره کننده ای داشته و نقش نخست محشری ست. در این فیلم اما، حضور کوتاه و دیالوگ های عوضیش، هم موجب خنثی شدن این مزیت شده و هم فرصت را از افرادی که مقابلش ایستادند گرفته است. خلاصه همه چیز آنگونه ایست که نباید!!ا
د. اگر هنوز از این فیلم متنفر نشدید کافی ست پشت صحنه های آن را نگاهی بیندازید -در صورتی که نسخه دی.وی.دی آن را دارید- تا با دیدن سوتی های بی مزه هنرپیشه های بی استعداد و درجه چهارم آن کاملا از خیر دیدنش بگذرید. به زعم من که این فیلم ارزش دیدن ندارد، و اگر میل دارید موعظه شوید، درس زندگی بگیرید یا دنبال راهنمایی برای چگونه رفتار کردن با همسرتان میگردید!! مسلما انتخاب مناسبی نخواهد بود.ا
ب. کارل و مالی تازه از ماه عسل برگشتند که قدیمی ترین دوست کارل، دوپری، که تازه بیکار شده و هست و نیستش را از دست داده، سرشان خراب میشود. دوپری که کمی بیش از اندازه احساس راحتی میکند، دائم دسته گل به آب داده و باعث میشود زندگی آنها سیر افولی پیدا کند. موضوع وقتی جدی میشود که مالی به دوپری علاقمند شده و... همه اینها به کنار، کارل در کمپانی پدرخانمش -داگلاس- کار میکند که اصلا علاقه ای به داماد جدیدش ندارد و دائم چوب لای چرخش گذاشته، تقاضاهای عجیب و قریب میکند، برای مثال از وی میخواهد وازکتومی انجام دهد!! و...ا
ج. یکی از ایرادات اساسی فیلم -تاکید میکنم: تنها یکی از-، انتخاب وارونه هنرپیشه های آن است، اوون ویلسون گاها توانسته بخوبی از عهده نقش های مکمل برآید، به عبارت دیگر استفاده از وی بعنوان نمک ماجرا معمولا جواب داده، ولی بعنوان نقش اول بشدت لوس و بی مزه است، از آن سو، مایکل داگلاس، حضور خیره کننده ای داشته و نقش نخست محشری ست. در این فیلم اما، حضور کوتاه و دیالوگ های عوضیش، هم موجب خنثی شدن این مزیت شده و هم فرصت را از افرادی که مقابلش ایستادند گرفته است. خلاصه همه چیز آنگونه ایست که نباید!!ا
د. اگر هنوز از این فیلم متنفر نشدید کافی ست پشت صحنه های آن را نگاهی بیندازید -در صورتی که نسخه دی.وی.دی آن را دارید- تا با دیدن سوتی های بی مزه هنرپیشه های بی استعداد و درجه چهارم آن کاملا از خیر دیدنش بگذرید. به زعم من که این فیلم ارزش دیدن ندارد، و اگر میل دارید موعظه شوید، درس زندگی بگیرید یا دنبال راهنمایی برای چگونه رفتار کردن با همسرتان میگردید!! مسلما انتخاب مناسبی نخواهد بود.ا