Dreamgirls 8.0

دختران رویائی

ا. در روزگاران دور، حکیمی در خلوت خویش، به مطالعه مشغول بود که چشمش به گوشه یکی از صفحات افتاد: افرادی که سر کوچک و ریش بلند دارند، انسانهای احمقی هستند!، حکیم لختی درنگ کرد و برآشفت، با خود گفت: سر کوچکم را که دوائی نیست، باید فکری به حال این ریش کنم. اما هرچه به دنبال وسیله ای برای کوتاه کردن ریش گشت کمتر یافت، تا چشمش به چراغ پیه سوز افتاد. ریشش را در مشت گرفت و قسمت اضافه را داخل حباب چراغ کرد!! بلکه از شرش رها شود. از قضا ریشش آتش گرفت و سر و صورتش را هم سوزاند. حکیم، ساعتی در احوالاتش تامل کرد، قلم برداشت وبه ابتدای آن سطر کتاب اضافه کرد: به تجربه ثابت شد...!ا
در مورد این فیلم، به تجربه ثابت شد: ستارگان بزرگ، میتوانند حتی به فیلمی با داستان محکم، فیلمنامه قوی، بودجه بسیار بالا و کارگردانی دقیق، آسیب جبران ناپذیری وارد کنند. و این اتفاقی ست که در "دختران رویائی" افتاده است
فیلم در مورد گروه دختران رویائی ست، سه دختری که پس از شکست در نخستین مسابقه شان، در اوج نا امیدی توسط مدیر برنامه آبزیرکاهی کشف شده و تاریخ میسازند. این فیلم هرآنچه از یک موزیکال انتظار دارید -به استثنای اتمسفر آن دوران طلائی البته- برآورده میکند
اا. در مورد بازی ها: جمی فوکس، کاملا اضافه است! باور بفرمائید آقای برنده اسکاری که در "ری" معجزه کرد، و در "خسارت جانبی" مایکل مان، پا به پای تام کروز میدرخشید، اینجا کاملا اضافه بود! فیلمنامه نویسان بدبخت تا جائی که جا داشت برای ایشان "لاین" اضافه کرده بودند، بلکه فرجی شود، ولی افسوس.... و اما بیانسه، با اینکه بازی نسبتا خوبی داشت -خیلی بهتر از فیلم قبلیش: پلنگ صورتی!!- ولی ایشان هم کاملا سفارشی به فیلم تحمیل شده بودند و این موضوع خیلی توی ذوق میزد... این دو عزیز، بزعم من، تنها ابزار بازاریابی فیلم بوده و انگار بخوبی از پس وظیفه محوله هم برآمده بودند-فیلم در هفته هشتم نمایش با یکصد میلیون دلار فروش، هنوز به رتبه هفتم باکس آفیس چسبیده- و سایر دوستان که در ادامه خواهند آمد وظیفه واقعا بازی کردن را به دوش داشتند.
فیلم از آن "دنی گلاور" بود - که متاسفانه حضور نه چندان طولانی هم داشت-، که هر کجا حضور داشت، عملا نمیشد وجود جمی فاکس، بیانسه، ادی مورفی یا حتی جنیفر هادسون رو احساس کرد. دومین ستاره فیلم، جنیفر هادسون بی نام و نشان بود، که به روشنی تعداد ترانه های بیانسه را برای گم نشدن زیر دست و پای ایشان زیاد کرده بودند. و در نهایت ادی مورفی، با این فیلم ثابت کرد، از اول اشتباهی کمدین شده بود و اگر کمتر وقتش را در فیلمهای عوضی به معاینه حیوانات میگذراند، حتما امروز جایگاه رفیع تری داشت (ضمنا جناب مورفی، بخاطر بازی در این نقش نامزد بهترین بازیگر مرد نقش دوم شدند)
ااا. از نقاط ضعف فیلم -گذشته از جمی فوکس و بیانسه!!- میتوان به فقدان جو بصری آن دوران اشاره کرد. نویسنده/کارگردان محترم از طیف رنگ ها و اتمسفر آن دوران بطور کامل چشم پوشی کرده. برای روشن تر شدن مطلب، اگر نگاهی به فیلم شکست ناپذیر و تاثیر فضا و رنگ در بازسازی حال و هوای آن دوران بیندازید متوجه عرایض بنده خواهید شد
اااا. فیلم در مجموع تماشائیست، من به آن 8.0 از 10 داده و تماشای آن را به همه، بخصوص علاقمندان موسیقی جاز و بلوز توصیه میکنم. توضیح اینکه، فیلم با هدف شرکت در اسکار در 25 دسامبر 2006 اکران شد و همچنان روی پرده است، بنابراین بنده آن را در گروه 2007 طبقه بندی نمودم
.