Lonely Hearts 6.0

قلب های تنها

الف. داستان واقعی دو کارآگاه جنائی که در امریکای اواخر دهه چهل به تعقیب ریموند مارتینز و مارتا بک، معروف به قاتلین "قلب های تنها" پرداختند. قاتلین روان پریشی که شکارهایشان را از ستون "قلب های تنها"ی روزنامه شکار میکردند.
ب. فیلمنامه ای استخوان دار، جان تراولتائی درخشان، که از این فرصت به بهترین نحو ممکن برای به رخ کشیدن توانائی هایش -اینبار نه به عنوان رقاص- استفاده نموده، جیمز گندالفینی -مثل همیشه- عالی و ... و سلما هایکی که فاتحه فیلم را میخواند! متاسفانه هرچه عوامل فیلم رشته فرمودند خانم هایک به تنهائی پنبه کرده، بازی مصنوعی و اغراق آمیز وی باعث شده شخصیت بدمن های فیلم به هیچ وجه قوام نیافته، و کلیت اثر از همین جا به سختی آسیب ببیند. حیف.
ج. همانطور که قبلا هم عرض کردم، چندان از این ژانر -به دنبال قاتل زنجیره ای- لذت نمیبرم، مگر اینکه چیز خاصی برای گفتن داشته، یا نوآوری بکار بسته باشد: "قلب های تنها" نه فقط فاقد هر دو گزینه است، بلکه در کنار سایر فیلم های این گونه سینمائی یک اثر کاملا متوسط محسوب میشود. بنابراین، شخصا تماشای آن را توصیه نمیکنم.