Pirates of the Caribbean: At World's End 4.0
دزدان دریائی کارائیب:
در انتهای دنیا
با این حساب، تنها راه حل پیشرفت روند صلح خاورمیانه، کمک گرفتن از دزدان دریایی کارائیب خواهد بود!!
الف. در انتهای دنیا، بدون شک با مسماترین اسمی ست که سازندگان میتوانستند برای فیلمی با فرمول ذیل انتخاب کنند:
- بیشترین تعداد ستارگان ممکن: از هنرپیشه های گران قیمت و گیشه ساز گرفته تا بازیگران معروف سالخورده و از دورخارج، تا نیمه بازیگران تازه کار و جوان پسند.
- پرو پیمان ترین داستان ممکن: معجونی از افسانه های دزدان دریائی گرفته تا حکایت عشق های نافرجام و حکومت های غاصب و استثمارگر و جنگ و صلح و غرش طوفان...! از سندباد بحری گرفته تا دو کیشوت و...
- غلیظ ترین جلوه های بصری ممکن: از هرچه به مخیله تماشاگر میرسد یک عدد...!
- بیشترین بودجه ساخت ممکن: برای به ثمر رساندن تمام موارد بالا
- و نهایتا بزرگترین کمپین تبلیغاتی ممکن: برای اطمینان از بازگشت سرمایه
بدین ترتیب نه با یک "فیلم" که --به قول قدیمی ها-- یک "کیسه مارگیری"، یا بقول خودمان "کمد آقای هوپی"! طرفیم. طبقی انباشته از "همه چیز" و در عین حال "هیچ چیز"...
شرمنده که لااقل بنده به تنهائی قادر به خلاصه کردن داستان این فیلم نیستم. چرا که برای انجام چنین کاری به تمام اعضای کمیته برنامه ریزی استراتژیک سازمان مطبوعم احتیاج داشته! و احتمالا یادداشت برداری و تدوین و خلاصه نمودن آن یک ماهی طول میکشید! --که با توجه به رایگان بودن اینجا از نظر اقتصادی هم به صرفه نیست--
نکته اساسی اینجاست که "دزدان دریائی کارائیب" اصلا بر اساس یکی از "بازی" های دیزنی لند شکل گرفته! و تبدیل کردن آن به درامی سیاسی، آنهم در دنیای دزدان دریایی قرن نوزدهم و در فضای فانتزی پیدا کردن قلب این و پدر آن! تحت هیچ شرایطی با عقل جور در نمیاید... همین موضوع باعث شده داستان پیچیده و غامض آن عملا بلااستفاده مانده و فیلم حداکثر قادر به سرگرم کردن تماشاگران نوجوان و علاقمند به جلوه های ویژه باشد.
خلاصه ما که مدعی طرح استراتژی و مدیریت دیپلماسی هستیم نهایتا از قضایا سردرنیاوردیم.
ب. انصافا ایرادی به جلوه های ویژه وارد نیست، و اگر در فیلم ماجرائی یک ساعت و نیمه ای به تماشای آنها مینشستم حتما لذت میبردم ولی، از آنجائی که کارگردان محترم در اتاق تدوین دچار مشکل دلبستگی به صحنه های خام شده و از بکار بردن قیچی اکیدا خودداری فرموده اند، قضیه آنقدر کشدار و مزخرف شده که از این جلوه های ویژه تا آن جلوه های ویژه میتوانید با خیال آسوده چرت بزنید: آخر اینکه ویل ترنر بالاخره کدام طرف است برای کدام احمقی میتواند جذاب باشد؟
ج. یادش بخیر، روزگاری با یک دهم این بودجه، با یک بیستم این تعداد هنرپیشه، با یک سی ام این قدر جلوه های ویژه، و... مینشستیم و "ایندیانا جونز" میدیدیم!
اسپیلبرگ عزیز، به ارواح خاک رفتگانت سوگند، در ساخت ایندیانا جونز بعدی تعجیل بفرما و بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست...!
در انتهای دنیا
با این حساب، تنها راه حل پیشرفت روند صلح خاورمیانه، کمک گرفتن از دزدان دریایی کارائیب خواهد بود!!
الف. در انتهای دنیا، بدون شک با مسماترین اسمی ست که سازندگان میتوانستند برای فیلمی با فرمول ذیل انتخاب کنند:
- بیشترین تعداد ستارگان ممکن: از هنرپیشه های گران قیمت و گیشه ساز گرفته تا بازیگران معروف سالخورده و از دورخارج، تا نیمه بازیگران تازه کار و جوان پسند.
- پرو پیمان ترین داستان ممکن: معجونی از افسانه های دزدان دریائی گرفته تا حکایت عشق های نافرجام و حکومت های غاصب و استثمارگر و جنگ و صلح و غرش طوفان...! از سندباد بحری گرفته تا دو کیشوت و...
- غلیظ ترین جلوه های بصری ممکن: از هرچه به مخیله تماشاگر میرسد یک عدد...!
- بیشترین بودجه ساخت ممکن: برای به ثمر رساندن تمام موارد بالا
- و نهایتا بزرگترین کمپین تبلیغاتی ممکن: برای اطمینان از بازگشت سرمایه
بدین ترتیب نه با یک "فیلم" که --به قول قدیمی ها-- یک "کیسه مارگیری"، یا بقول خودمان "کمد آقای هوپی"! طرفیم. طبقی انباشته از "همه چیز" و در عین حال "هیچ چیز"...
شرمنده که لااقل بنده به تنهائی قادر به خلاصه کردن داستان این فیلم نیستم. چرا که برای انجام چنین کاری به تمام اعضای کمیته برنامه ریزی استراتژیک سازمان مطبوعم احتیاج داشته! و احتمالا یادداشت برداری و تدوین و خلاصه نمودن آن یک ماهی طول میکشید! --که با توجه به رایگان بودن اینجا از نظر اقتصادی هم به صرفه نیست--
نکته اساسی اینجاست که "دزدان دریائی کارائیب" اصلا بر اساس یکی از "بازی" های دیزنی لند شکل گرفته! و تبدیل کردن آن به درامی سیاسی، آنهم در دنیای دزدان دریایی قرن نوزدهم و در فضای فانتزی پیدا کردن قلب این و پدر آن! تحت هیچ شرایطی با عقل جور در نمیاید... همین موضوع باعث شده داستان پیچیده و غامض آن عملا بلااستفاده مانده و فیلم حداکثر قادر به سرگرم کردن تماشاگران نوجوان و علاقمند به جلوه های ویژه باشد.
خلاصه ما که مدعی طرح استراتژی و مدیریت دیپلماسی هستیم نهایتا از قضایا سردرنیاوردیم.
ب. انصافا ایرادی به جلوه های ویژه وارد نیست، و اگر در فیلم ماجرائی یک ساعت و نیمه ای به تماشای آنها مینشستم حتما لذت میبردم ولی، از آنجائی که کارگردان محترم در اتاق تدوین دچار مشکل دلبستگی به صحنه های خام شده و از بکار بردن قیچی اکیدا خودداری فرموده اند، قضیه آنقدر کشدار و مزخرف شده که از این جلوه های ویژه تا آن جلوه های ویژه میتوانید با خیال آسوده چرت بزنید: آخر اینکه ویل ترنر بالاخره کدام طرف است برای کدام احمقی میتواند جذاب باشد؟
ج. یادش بخیر، روزگاری با یک دهم این بودجه، با یک بیستم این تعداد هنرپیشه، با یک سی ام این قدر جلوه های ویژه، و... مینشستیم و "ایندیانا جونز" میدیدیم!
اسپیلبرگ عزیز، به ارواح خاک رفتگانت سوگند، در ساخت ایندیانا جونز بعدی تعجیل بفرما و بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست...!