Shrek the Third 7.0ُ

شرک سوم

الف. پادشاه در حال مرگ است و شرک ناچار خواهد بود پس از وی حکمرانی سرزمین را برعهده بگیرد. اما او که علاقه ای به حکومت ندارد به اتفاق الاغ و گربه چکمه پوش راهی سفری برای پیدا کردن وارث واقعی تاج و تخت میشود. در همین حال، پرینس چارمینگ --مخصوصا ترجمه نکردم-- شخصیت های منفی داستان های پریان را برای شورش متحد کرده و برای تصاحب سرزمین "خیلی خیلی دور" تلاش میکند... همه اینها در حالیستکه فیونا میفهمد باردار شده است و...!
ب. بازهم داستان تکراری استخراج هرچه بیشتر طلا از معدن محصولات چند ده میلیون دلاری که در حقیقت ستون های صنعت سرگرمی محسوب میشوند. و جالب آنکه بدانید زمزمه ساخت شرک چهار از هم اکنون برخواسته است. --کجای شرک از دزدان دریائی کارائیب کمتر است؟--
ج. دست های فیلم خالی نیست. بازهم با کلی ایده های ناب طرفیم. نقش شخصیت های داستان های پریان بازهم پررنگ تر --بلکه هم جذاب تر-- شده است. جلوه های بصری مانند آثار قبلی همچنان میخکوب کننده است. کار صداپیشگان نقص ندارد. و برای بزرگ تر ها تعدادی شوخی سفارشی در نظر گرفته شده... --اجرای آهنگ زنده بمان و بگذار بمیرد جیمزباند، توسط گروهی غورباقه، آنهم در مراسم ختم! شاهنشاه فوق العاده بود--
لیکن، قطعا شاهد قدمی به پیش نیستیم. داستان گذشته از پیرنگ های محوری، چیزی برای گفتن نداشته و زمان زیادی از فیلم صرف مسائلی میشود که برای هیچ کدام از مخاطبان آن جذابیتی ندارد. برای مثال دغدغه های پدر شدن شرک، برای اکثر قریب به اتفاق تماشاگران گنگ وغیرقابل درک است.
به حاشیه راندن نقش الاغ و گربه چکمه پوش و محدود کردن آنها به شرکت در شوخی های بی ربط به کلیت داستان، همینطورتعدد شخصیت های فرعی و محوری و اصرار به استفاده از همه قهرمانان داستان های پریان، از دیگر اشکالات اساسی داستان هستند.
از این گذشته روی آوردن سازندگان به کمدی صرفا بزن و بکوب، یادآور فیلمنامه مجموعه تام وجری ست! و فرسنگ ها با داستان سنجیده و چندوجهی شرک نخست فاصله دارد.
د. شرک سه، در مجموع ارزش یک بار تماشا را دارد، اما از هیچ نظر قابل مقایسه با قسمت نخست نبوده و یادآور سیری افولیست. تماشای آن مرا یاد دیدن مسابقات بکسورهایی انداخت که از وقت بازنشستگیشان گذشته، و بخاطر احتیاج مالی و دلایلی از این دست، تمام افتخارات و خاطرات گذشته را با صورت ورم کرده و دهان پرخون، حین از حال رفتن کف رینگ، از یاد میبرند. باید نشست و دید که این دیو سبز رنگ، چند راند دیگر میتواند سرپا بایستد.