Oscar: 79th Annual Academy Awards

هفتاد و نهمین دوره اسکار، طبق معمول سنوات اخیر، در محل سالن کداک شهر لس آنجلس برگزار شد. مجری گری مراسم امسال را الن دوژنره بر عهده داشت که برای نخستین بار این کار را انجام میداد-تا جائی که بنده بخاطر دارم ایشان نخستین مجری زن اسکار هم هستند- در ادامه، مروری خواهیم داشت بر برندگان و بازندگان اصلی (از نظر من) این دوره
بهترین فیلم: دیپارتد(مرحوم) به کارگردانی مارتین اسکورسیزی، عنوان بهترین فیلم را با استفاده از سیاست "بد و بدتر" درحالی از آن خود نمود که جای تعداد کثیری از فیلم های برتر سال در لیست نامزدها خالی بود. و به این ترتیب عنوان بحث انگیز ترین انتخاب آکادمی را تا مدت ها بر دوش خواهد کشید. سایر نامزدها عبارت بودند از: ملکه، فیلمی دیدنی اما نه در اندازه های اسکار بهترین فیلم!، لیتل میس سان شاین، فیلمی به شدت متوسط، که شاید از نامزد شدنش در کن یا جشنواره ونیز تعجب نمیکردیم، اما اسکار!!، بابل، مزخرف و در عین حال بشدت مناسب حال و هوای اسکار!!، و نامه ای از ایوجیما -که سعادت دیدنش را هنوز پیدا نکردم. این مجموعه، کلکسیون بسیار عجیبی از فیلم های متوسط را تشکیل میداد که احتمالا تا سال ها در خاطره ها خواهد ماند. از میان دست اندرکاران نامزدهای بهترین فیلم، هلن میرن (ملکه)، مارک والبرگ(مرحوم)، لئوناردو دیکاپریو(الماس خونین)، آلن آرکین(لیتل میس سان شاین) و مارتین اسکورسیزی(مرحوم) در سایر رشته ها نیز نامزد بودند
اسکار بهترین فیلم را، گراهام کینگ، تهیه کننده این فیلم دریافت نمود. وی قبلا یک بار، بخاطر فیلم "هوانورد" نامزد اسکار شده بود

بهترین کارگردان: مارتین اسکورسیزی، با فیلم مرحوم
نمیتوان در این که اسکورسیزی یکی از کارگردانان بزرگ تاریخ سینماست شک کرد. وی که تا بحال چهل و دو فیلم کارگردانی کرده، قبلا هفت بار با فیلم های: هوانورد، دارو دسته های نیویورکی، رفقای خوب(در دو رشته)، آخرین وسوسه های مسیح و گاو خشمگین نامزد اسکار شده، و دست خالی به خانه برگشته بود. لیکن اسکار امسال، دست کم طرفداران وی را راضی نخواهد کرد، چرا که "مرحوم" در مقابل بسیاری از شاهکارها و حتی فیلم های متوسط -از راننده تاکسی گرفته تا گاو خشمگین و حتی دار و دسته های نیویورکی- وی هیچ حرفی برای گفتن ندارد. اسکورسیزی اسکارش را از دست استیون اسپیلبرگ و با حضور جرج لوکاس و فرانسیس فورد کاپولا دریافت نمود. ضمنا، اگر اسکاری برای خنده دارترین عکس سال وجود داشت، بدون شک مارتین، با این عکسی که ملاحظه میفرمائید، آن را نیز از آن خود میکرد! سایر نامزدها عبارت بودند از: کلینت ایستوود(نامه ای از ایوجیما)، استفان فیرز(ملکه)، الخاندرو گونزالز(بابل)، و پل گرین گراس(یونایتد 93)ا


بهترین هنرپیشه مرد نقش اول: فارست ویتاکر، بخاطر بازی در آخرین پادشاه اسکاتلند
فارست ویتاکر از معدود هنرپیشگانی ست که دقت ویژه ای در انتخاب نقش ها و شخصیت هایش دارد. بازی درخشان وی در نقش ایدی امین، انصافا شایسته اسکار بوده و تا مدت ها در خاطره ها خواهد ماند. وی در این نقش موفق شد، به زیبایی، ابعاد متناقض شخصیت دیکتاتور اوگاندا را بازسازی نماید
بصورت سنتی این رشته یکی از مهم ترین و طلائی ترین جوایز اسکار را به خود اختصاص داده، و بدون شک زندگی حرفه ای برندگان آن را تغییر خواهد داد. این رشته اما، کارکرد دیگری هم دارد: ستاره سازی، بطوریکه هر سال یک تا سه سکو از کاندیداهای آن بطور سفارشی برای جهش ستارگان اختصاص می یابد. امسال این سکوها در اختیار لئودیکاپریو و ویل اسمیت بود! دیکاپریو با بازی متفاوت -و بهمان نسبت متوسط- اش در الماس خونین، -و نامزدی در این رشته- قدم بزرگی به سوی تبدیل شدن به یک ستاره جدی برداشت. سایر نامزدها عبارت بودند از: پیتر اتول(ونوس) و رایان گاسلین(هاف نلسون)ا


بهترین بازیگر زن نقش اول: هلن میرن، بخاطر بازی درخشانش در نقش ملکه الیزابت، در فیلم ملکه
این رشته بصورت سنتی، همواره با مشکل روبرو بوده است! از آنجائیکه تنها تعداد معدودی از فرصت های بازی در نقش نخست، نصیب هنرپیشگان زن میشود، طبیعتا تعدد بازی های درخشان نیز در این حوزه بسیار کمتر است. از این رو، در چندسال اخیر تنها کارکرد این رشته بازاریابی ستارگان بوده و فقط در مواردی خاص -مثل امسال- شاهد برندگان واقعی بودیم -اگرچه سایر سکوها همچنان با نامزدهای سفارشی پر شده اند-، سایر کاندیداهای این رشته عبارتند از: مریل استریپ، بخاطر بازی در شیطان پرادا میپوشد، که فقط خدا میداند بازی معمولی اش در نقشی چنین ثلب، چطور مناسب نامزدی اسکار تشخیص داده شده است. کیت وینسلت(بچه های کوچک)، پنه لوپه کروز(ولور) که واقعا اعضای آکادمی با انتخابش هنر به خرج داده اند!!، و نهایتا جودی دنچ بخاطر "وقایع نگاری یک رسوائی"، که شاید بعد از هلن میرن تنها نامزد این رشته است که چیزی برای گفتن دارد. متاسفانه در سینمای امروز، بهره کشی قالبا ابزاری از هنرپیشه های زن باعث میشود، کمتر فرصت درخشش به جوانترها داده شده و بیشتر هنرنماییهای بیاد ماندنی نصیب هنرپیشگان سالخورده شود

بهترین بازیگر مرد نقش مکمل: آلن آرکین، بخاطر بازی درلیتل میس سان شاین
بازی زیبا و باورپذیر وی در نقش پدربزرگ معتاد، غرغرو و در عین حال دوست داشتنی، نقش موثری در انتخاب این فیلم به عنوان یکی از نامزدهای "بهترین فیلم" اسکار امسال داشت. وی قبلا دوبار در سال های 1966! و 1968! بترتیب با فیلم های "قلب شکارچی تنهایان است" و "روس ها می آیند، روس ها می آیند" نامزد اسکار بهترین بازیگر مرد نقش نخست شده بود
سایر نامزدها عبارت بودند از: جیمون هونوسو، بخاطر بازی در فیلم متوسط الماس خونین، که در آن تنها وقتی عصبانی و یا هیجان زده میشد افریقائی و در باقی فیلم انگلیسی! حرف میزد، و بدون شک هرگز به پای بازی بیاد ماندنی اش در آمیستاد اسپیلبرگ نمیرسید. مارک والبرگ، بخاطر بازی در مرحوم، در نقش کمیسر هیستریک پلیس که -به نظر من- بازی بسیار متوسطی داشت و هرگز در حد و اندازه های اسکار نبود. ادی مورفی، بخاطر بازی در دختران رویائی، که به مراتب بیش از سایرین شایستگی نامزدی در این رشته را داشت، و بازی بیاد ماندنی اش باعث خواهد شد از این پس شاهد نقش آفرینی بیشتر وی در فیلم های جدی باشیم. و جکی هالی بخاطر بچه های کوچک.ا

بهترین بازیگر زن نقش مکمل: جنیفر هادسون، بخاطر بازی در دختران رویایی
به دلایلی که در بالا ذکر شد، تعدد حضور هنرپیشگان زن در نقش های مکمل به مراتب بیش از نقش نخست است. به همین دلیل معمولا نبرد واقعی هنرپیشگان زن در این رشته اتفاق میفتد. لیکن با توجه به نامزدهای ضعیف این دوره، جنیفر هادسون تقریبا بدون جدال توانست اسکار امسال را از آن خود کند. بازی درخشان این هنرپیشه تازه کار در دختران رویایی باعث شده بود تلاش سایرین به نحو موثری تحت تاثیر قرار گیرد
سایر نامزدها عبارت بودند از: کیت بلانشت(وقایع نگاری یک رسوائی)، ابیگل برسلین(لیتل میس سان شاین)، دختر هفت هشت ساله ای که اگر چه به خوبی از عهده نقشش برآمد، اما کاندید اسکار شدنش عجیب بود!، رینکو کیکوجی، دختر کر و لال فیلم بابل، که بازی اش تنها به عنوان یک معلول، ترحم برانگیز بود و از آن گذشته چیزی برای گفتن نداشت. و آدریانا بارازا، پرستار کودک میان سال فیلم بابل، که بازی وی نیز هیچ فراز بخصوصی در بر نداشته و محدود به تلاش بیشتر برای هرچه درمانده تر به نظر آمدن می شد.ا

بهترین فیلم انیمیشن: پاهای شاد
بهترین فیلم انیمیشن امسال، سه کاندیدا بیشتر نداشت، خانه هیولای دریم ورکز،ماشین های پیکسار و پاهای شاد. خانه هیولا از حیث سبک و سیاق بصری در مقابل رقبا حرف زیادی برای گفتن نداشت و داستان تاریک و پایان بندی نه چندان محکم اش تیرخلاص را برای اسکار نگرفتن شلیک کرده بود. از سوی دیگر انگار آکادمی عزم را جزم کرده بود تا برای جلوگیری از ایجاد یک رکورد نشکستنی، جایزه امسال را به پیکسار ندهد-اسکار بهترین فیلم انیمیشن از سال 2001 به لیست رشته ها افزوده شده، و پیکسار توانسته سه سال (از شش سال) آن را دریافت کند.- این عوامل باعث شدند که پاهای شاد، فیلمی به شدت بی سر و ته، که از هیچ نظر با ماشین ها قابل مقایسه نیست اسکار امسال را از آن خود کند.ا

از میان کاندیهای سایر رشته ها، میتوان به "دزدان دریایی کارائیب" اشاره نمود که اسکار بهترین جلوه های ویژه را از رقبای قدرتمندی چون "پوزئیدون" و "بازگشت سوپرمن" ربود. همچنین "ماری آنتوان" توانست اسکار بهترین طراحی لباس را از آن خود کند. مرحوم، موفق شد اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را در مقابل: برات، فرزندان آدم، بچه های کوچک، وقایع نگاری یک رسوائی دریافت کند. اسکار بهترین فیلمنامه اوریژینال نیزبه لیتل میس سان شاین تعلق گرفت. سایر نامزدهای این رشته عبارت بودند از: بابل!، نامه ای از ایو جیما، ملکه و هزارتوی پن.ا